۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبه

برگزاری چهارمین جلسه محاکمه قضات کهریزک پشت درهای بسته


 چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات قضات پرونده‌ بازداشتگاه کهریزک، به طور غیرعلنی و با حضور سعید مرتضوی دادستان سابق تهران، حسن زارع دهنوی معاون وقت آقای مرتضوی و علی اکبر حیدری‌فر دادیار سابق دادستانی تهران برگزار شد.
خبرگزاری ایسنا دوشنبه ۹ اردیبهشت (۲۹ آوریل) گزارش کرده که رضا نجفی نماینده دادستان، پس از خروج از جلسه دادگاه گفته است که در این جلسه قاضی سیامک مدیرخراسانی رئیس دادگاه به شاکیان، متهمان و وکلای آن‌ها تذکر داده که حق انتشار جزئیات جلسه دادرسی را ندارند.
جلسه امروز، یک ماه و نیم پس از سومین جلسه دادگاه کهریزک برگزار شده و مسئولان قضایی علت وقفه طولانی میان این دو جلسه را احضار شهود و مطلعانی برای حضور در دادرسی اعلام کرده‌اند.
در جلسه امروز، علی اکبر حیدری فر به دفاع از اتهامات خود پرداخته است. آقای حیدری فر پیش از برگزاری سومین جلسه دادگاه به خبرنگاران گفته بود که او دستور انتقال بازداشت شدگان به کهریزک را صادر کرده و سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران، در این زمینه نقشی نداشته است.
آقای مرتضوی، که متهم ردیف اول این پرونده محسوب می‌شود، پیش‌تر دادگاه را برای رسیدگی به اتهامات خود فاقد صلاحیت خوانده و افزوده بود که در زمان انتقال مته‌مان به بازداشتگاه کهریزک در مرخصی بوده است.
دادستان سابق تهران پس از پایان جلسه امروز، بر خلاف روز برگزاری جلسه سوم دادگاه، در جمع خبرنگاران حاضر نشد.
شهود به دادگاه راه نیافتند
خبرگزاری ایلنا گزارش کرده که دو نفر از شهود پرونده، از زمان شروع دادگاه امروز خواستار ورود به جلسه بوده‌اند، اما از ورود آن‌ها جلوگیری شده است.
این شهود گفته‌اند که خود، در کهریزک و در کنار کشته شدگان حضور داشته‌اند.
به گزارش فارس آقای حیدری‌فر قبل از شروع جلسه دادگاه، با اشاره به اینکه عبدالحسین روح الامینی، پدر محسن روح الامینی از کشته شدگان بازداشتگاه کهریزک، افرادی را به عنوان مطلع به دادگاه معرفی کرده، افزوده است: "شاهدانی که روح‌الامینی معرفی کرده از مته‌مان کهریزک هستند که حق شهادت ندارند."
آقای روح الامینی پس از برگزاری جلسه دادگاه گفت: "امروز نوبت به شهود نرسید و آقای حیدری فر و وکیلش به دفاع در برابر اتهامات پرداختند. روند دادگاه را خوب ارزیابی می‌کنم و توجه داشته باشید هر کسی که درحال غرق شدن است برای نجات خود حتی به یک چوب شکسته نیز چنگ می‌زند."
وی تاکید کرده است: "همچنان آثاری از پشیمانی را در متهمان پرونده نمی‌بینیم."
بر اساس کیفرخواست دادستانی، آقای مرتضوی به "مشارکت در بازداشت غیرقانونی" و "معاونت در تنظیم گزارش خلاف واقع از طریق امر یا ترغیب ماموران مربوطه به تنظیم گزارش خطاب به خود" و آقایان زارع دهنوی و حیدری فر به "مشارکت در بازداشت غیرقانونی" متهم شده‌اند.
غلامحسین محسنی اژه‌ای، دادستان کل ایران و سخنگوی قوه قضائیه پس از انتشار این کیفرخواست گفت که اتهام "معاونت در قتل" هم به آقای مرتضوی تفهیم شده است.
در تیرماه سال ۱۳۸۸ و در اوج اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، تعدادی از معترضان بازداشت شده به دستور دادستانی تهران به بازداشتگاه کهریزک در جنوب تهران منتقل شدند و تعدادی از آن‌ها در اثر بدرفتاری مأموران کشته شدند.
یک دادگاه نظامی تعدادی از مأموران پلیس را به اتهام قتل این معترضان محاکمه و دو تن از آن‌ها را به قصاص نفس (اعدام) محکوم کرد، اما خانواده کشته شدگان از قصاص آن‌ها صرف‌نظر کردند و خواستار محاکمه «آمر اصلی قضایی و آمران سیاسی و امنیتی» پرونده شدند.
جلسه بعدی رسیدگی به پرونده کهریزک، قرار است روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت برگزار شود.

اجرای حکم شلاق یک متهم در ملاء عام


 حکم شلاق یک متهم تحت عنوان اراذل اوباش در شهرستان آبیک، در ملاء عام به اجرا در آمد.
بنا به گزارش فارس، حکم شلاق يکي متهم، تحت عنوان اراذل و اوباش در شهرستان آبيک در روستاي زياران اين شهرستان روز گذشته، در ملاءعام اجرا شد.
این حکم با حضور مسئولان قضايي شهرستان آبيک در مورد فردی به نام (م. ش) معروف به (م. قزويني) در ميدان اصلي روستا اجرا شد.
(م. ش) جوان ۲۴ساله آبيکي است که در اسفند ماه سال گذشته به اتهام ارعاب و تهديد خودروهاي عبوري ورودي شهر آبيک به دست ماموران نيروي انتظامي دستگير و بازداشت شده بود.

شلیک نیروهای پلیس مریوان به دو فعال مدنی کرد


خبرگزاری هرانا - نیروی انتظامی مریوان به دو فعال مدنی کرد شلیک کرده و ایشان را بشدت مجروح نموده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز حدود ساعت ۲ بعد از ظهر ایست بازرسی نیروی انتظامی واقع در ۱۰ کیلومتری مریوان حبیب الله محمدی و بهروز احمدی، دو فعال مدنی کرد را که به سمت شهر مریوان در حرکت بودند، بدلیل آنچه توجه نکردن به ایست پلیس گفته شد مورد اصابت ۱۶ گلوله قرار داد.
در این تیر اندازی نیروهای پلیس، به حبیب الله محمدی ۹ گلوله و به دوست ایشان بهروز احمدی ۷ گلوله اصابت کرده است.
این دو فعال مدنی کرد هم اکنون در بیمارستان مریوان بستری می‌باشند و در شرایط جسمی بسیار وخیمی بسر می‌برند.

بازداشت و بی‌خبری مطلق از وضعیت دو شهروند کرد سلماسی


 از وضعیت دو شهروند کرد اهل سلماس که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند، باوجود گذشت بیش از ۷ روز هیچ اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموع فعالان حقوق بشر در ایران، "صابر مامدی" فرزند اسد و "نظمین حیدری" فرزند سلمان اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس، ۷ روز پیش توسط نیروهای امنیتی این شهرستان بازداشت و منزل آن‌ها مورد بازرسی و تفتیش قرار گرفت و برخی وسایل شخصی افراد اعم از کامپیوتر را با ضبط نمودند.
بازداشت شدگان تاکنون از حق دسترسی به وکیل و برقراری تماس با خانواده‌های خود محروم بوده و هیچ اطلاعی از وضعیت ایشان در دست نیست.

این در حالیست که علی‌رغم پیگیری‌های مستمر خانواده‌ی این دو شهروند، ماموران امنیتی این شهرستان گفته‌اند که از محلی که این دو تن بدان جا منتقل شده‌اند، اطلاعی نداریم.
شایان ذکز است که صابر مامدی پیش‌تر به اتهام همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به ۳ سال حبس تعزیری محکوم و دوران محکومیت خود را به سپری کرده بود.
گفتنی‌ست ماموران امنیتی و لباس شخصی به شکلی ناپسند و توهین آمیز اقدام به بازداشت آقایان مامدی حیدری نمودند و اتهام ایشان را همکاری با حزب حیات آزاد کردستان(پژاک) مطرح نمودند.

استفاد‌‌ه از کد‌‌ملی د‌‌ر کافی‌نت‌ها اجباری شد‌‌


"به فرمود‌‌ه پلیس فتا برای استفاد‌‌ه از اینترنت باید‌‌ کد‌‌ ملی و شناسه خود‌‌ را وارد‌‌ کنید‌‌." این جمله‌ای است که قرار است از این به‌بعد‌‌ کاربرانی که می‌خواهند‌‌ از اینترنت کافی‌نت‌ها استفاد‌‌ه ‌کنند‌‌ د‌‌ر صفحه مستطیل شکل روی مانیتور‌ها ببینند‌‌. با این روند‌‌، کاربران اول د‌‌ر مستطیل خالی کد‌‌ ملی خود‌‌ را وارد‌‌ ‌کنند‌‌ و بعد‌‌ د‌‌ر جای خالی گذرواژه را می‌نویسند‌‌.
بنابر اعلام پلیس فتا، الزام ارائه کارت ملی د‌‌ر کافی‌نت‌ها قانونی است. به‌این ترتیب اگر کسی د‌‌ر کافی‌نت، کد‌‌ملی‌اش را همراه ند‌‌اشته باشد‌‌، نمی‌تواند‌‌ از اینترنت استفاد‌‌ه کند‌‌. البته ند‌‌اشتن این کد‌‌ ملی، کار‌ و‌ کاسبی بسیاری از کافی‌نت‌ها رو کساد‌‌ کرد‌‌ه است. پسر جوانی که د‌‌ر محله جنوب تهران کافی‌نت د‌‌ارد‌‌، د‌‌رباره این سیستم جد‌‌ید‌‌ پلیس فتا می‌گوید‌‌: "بسیاری از مشتری‌هایم د‌‌ر این چند‌‌ روز نتوانسته‌اند‌‌ از اینترنت استفاد‌‌ه کنند‌‌ و من بسیار ضرر کرد‌‌ه‌ام."
او همچنین اد‌‌امه می‌د‌‌هد‌‌: "اولش می‌خواستم برای نصب این سیستم مقاومت کنم ولی هفته گذشته که اماکن برای بازد‌‌ید‌‌ آمد‌‌ه بود‌‌، اعلام کرد‌‌ند‌‌ که اگر برای د‌‌فعه بعد‌‌ این سیستم را نصب نکرد‌‌ه باشم، کافی‌نت پلمب خواهد‌‌ شد‌‌ و من هم د‌‌یگر مجبور شد‌‌م."
بیشتر کافی‌نت‌‌ها د‌‌ر این چند‌‌ روز با این موضوع مواجه شد‌‌ه‌اند‌‌؛ چراکه به گفته سید‌‌ مهد‌‌ی میرمهد‌‌ی، رییس اتحاد‌‌یه فناوران رایانه، چهارشنبه گذشته طرح بازد‌‌ید‌‌ از کافی‌نت‌ها بود‌‌ه و وضعیت تمام کافی‌نت‌ها بررسی شد‌‌ه است. به‌گفته او، اتحاد‌‌یه د‌‌ر ارتباط با این‌که کافی‌نت‌ها از کد‌‌ ملی استفاد‌‌ه کنند‌‌ مخالفتی ند‌‌ارد‌‌.
میرمهد‌‌ی اد‌‌امه می‌د‌‌هد‌‌: "به‌نظر من این کار منطقی است؛ چراکه بعضی کاربران، کارهای خلافی د‌‌ر کافی‌نت انجام می‌د‌‌هند‌‌ که از این طریق شناسایی می‌شوند‌‌."
براساس این بخشنامه جد‌‌ید‌‌، به‌گفته محسن میربهرسی، معاون اجتماعی پلیس فتا، د‌‌ر کشور ما میان هویت مجازی و حقیقی، اتصالی برقرار نیست و مجرمان از این خلا سوءاستفاد‌‌ه کرد‌‌ه است و به‌راحتی جرایمی را که د‌‌ر هیچ کجای د‌‌نیا رخ نمی‌د‌‌هد‌‌، مرتکب می‌شوند‌‌. با این حساب، د‌‌لیل این اقد‌‌ام پلیس جلوگیری از جرایم فضای مجازی بود‌‌ه است؛ چراکه به گفته می‌ربهرسی، ثبت اطلاعات باعث پیشگیری از وقوع جرم می‌شود‌‌. تمامی مجرمان اینترنتی از وایکمس و سرویس ADSL استفاد‌‌ه می‌کنند‌‌، اما برای ارتکاب جرم و شناسایی‌نشد‌‌ن به کافی‌نت‌ها مراجعه می‌کنند‌‌.
البته گویا د‌‌ر جلسه اتحاد‌‌یه با اد‌‌اره اماکن و پلیس فتا، ثبت کد‌‌ ملی د‌‌ر کافی‌نت‌ها به پیشنهاد‌‌ نیروی انتظامی مورد‌‌ توافق قرار گرفته است، ولی این‌که گفته می‌شود‌‌ این موضوع قانون است د‌‌رست نیست؛ چراکه قانون باید‌‌ د‌‌ر مجلس تصویب شود‌‌ و به‌گفته عباس صلاحی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، چنین موضوعی تا‌به‌حال د‌‌ر مجلس بررسی و تصویب نشد‌‌ه است، پس بنابراین قانونی هم نیست. اگر هم قانونی نباشد‌‌ به‌گفته نعمت احمد‌‌ی، حقوقد‌‌ان، وارد‌‌شد‌‌ن به حوزه آزاد‌‌ی فرد‌‌ی افراد‌‌ تلقی می‌شود‌‌. او می‌گوید‌‌: "زمانی که قانون نباشد‌‌ پس د‌‌ستورالعمل و امریه نیروی انتظامی است که می‌تواند‌‌ مانع کسب‌و‌کار مرد‌‌م شود‌‌."
البته میرمهد‌‌ی د‌‌ر توجیه این اقد‌‌ام می‌گوید‌‌ برای این است که بعد‌‌‌ها شبکه‌ای ایجاد‌‌ شود‌‌ تا هر کاربری د‌‌ر همه جای کشور بتواند‌‌ با اسم و کد‌‌ خود‌‌ از اینترنت استفاد‌‌ه کند‌‌ که د‌‌ر حال حاضر خبری از این سیستم شبکه‌ای نیست.
با این‌که پلیس و اتحاد‌‌یه فناوران رایانه از این طرح استقبال می‌کنند‌‌ و آن را، راهی برای کاهش جرایم می‌د‌‌انند‌‌ ولی کافی‌نت‌د‌‌اران چیزی خلاف این موضوع می‌گویند‌‌. کافی‌نت‌د‌اری د‌‌ر حوالی می‌د‌‌ان ولیعصر می‌گوید‌‌: "چند‌‌ روز پیش اد‌‌اره اماکن برای بازد‌‌ید‌‌ آمد‌‌ و گفت اگر این سیستم را نصب نکنید‌‌ پلمب ‌می‌شوید‌‌ ولی تا آن زمان باید‌‌ اسم و مشخصات افراد‌‌ی را که مراجعه می‌کنند‌‌ د‌‌ر د‌‌فتری ثبت کنید‌‌." البته به‌گفته او و چند‌‌ کافی‌نت‌د‌‌ار د‌‌یگر، اد‌‌اره اماکن د‌‌ر بازرسی‌ها بیشتر به د‌‌اشتن فیلترشکن‌ها حساس بود‌‌ند‌‌؛ به‌طوری‌که اگر هر کافی‌نت فیلتر‌شکن د‌‌اشته باشد‌‌ بلافاصله پلمپ خواهد‌‌ شد‌‌.
آن‌ها می‌گویند‌‌ این طرح برای سال گذشته بود‌‌ه ولی تا به امروز خبری از این د‌‌ید‌‌‌ و‌ بازد‌‌ید‌‌‌ها و سختگیری‌ها نبود‌‌ه است و احتمالا به‌د‌‌لیل نزد‌‌یک‌شد‌‌ن به روزهای انتخابات این اقد‌‌امات را انجام می‌د‌‌هند‌‌.
به این ترتیب، براساس بخشنامه پلیس فتا، کافی‌نت‌د‌‌اران موظف هستند‌‌ تا اطلاعات هویتی کاربران یعنی مد‌‌ارک شناسایی معتبر را که ترجیحا هم کارت ملی باشد‌‌، ثبت کنند‌‌. علاوه‌بر‌این اطلاعاتی که باید‌‌ د‌‌قیق نوشته شود‌‌، نام و نام‌خانواد‌‌گی، نام پد‌‌ر، کد‌‌ملی، کد‌‌ پستی و شماره تلفن تماس کاربر است. البته علاوه بر این هم حتی باید‌‌ سایر اطلاعات کاربری شامل روز، ساعت استفاد‌‌ه، IP اختصاص‌یافته، فایل لاگ‌وب، سایت‌ها و صفحات رویت شد‌‌ه هم ثبت شود‌‌ و کافی‌نت‌د‌‌اران حد‌‌اقل تا شش ماه این اطلاعات را نگهد‌‌اری کنند‌‌. همچنین ممنوعیت نصب VPN روی رایانه‌های کافی‌نت‌ها هم باید‌‌ را رعایت شود‌‌.
به این ترتیب، استفاد‌‌ه و د‌‌ر‌اختیار‌گذاشتن هرگونه ابزار د‌‌سترسی به سایت‌های فیل‌تر شد‌‌ه، مثل انواع فیلتر‌شکن‌های قابل نصب روی رایانه، یا معرفی سایت‌های فیل‌تر شکن و خد‌‌مات گیرند‌‌گان یا استفاد‌‌ه از هرگونه VPN روی سیستم‌های رایانه‌ای د‌‌فا‌تر خد‌‌مات اینترنت ممنوع است.
د‌‌رباره ثبت این آمار و اطلاعات نعمت احمد‌‌ی می‌گوید‌‌: "با این کار اسرار مرد‌‌م به خطر می‌افتد‌‌؛ چراکه این اطلاعات محرمانه است و نباید‌‌ د‌‌ر اختیار د‌‌یگران قرار گیرد‌‌."

سه متهم در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند


 سه زندانی که اتهام ایشان قاچاق مواد مخدر عنوان شده است در زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند.
بنا به گزارش واحد مرکزی خبر، صبح امروز ۳ زندانی که اتهام ایشان قاچاق مواد مخدر عنوان شده است در محوطه زندان مرکزی اصفهان اعدام شدند.
دادستان عمومی و انقلاب اصفهان امروز مدعی شد: "این سه نفر به جرم نگهداری و خرید و فروش ۷۷ کیلوگرم هرویین و کراک به اعدام محکوم شدند."

خونریزی معده سعید عابدینی، کشیش محبوس در انفرادی


خبرگزاری هرانا - سعید عابدینی روز دوشنبه از بند٢۴٠ انفرادی به بیمارستان مدرس تهران منتقل و پس از درمان سرپایی به زندان اوین بازگردانده شد.
بنا به گزارش تارنمای کلمه، سعید عابدینی که یکی از ده زندانی سیاسی در انفرادی است جهت درمان ناراحتی و خونریزی معده به بیمارستان اعزام و پس از ویزیت پزشک به سلول انفرادی بازگردانده شد.
یکشنبهٔ گذشته پس از آنکه مقامات زندان خواسته غیر قانونی عزل سعید مدنی وکیل بند منتخب زندانیان را مطرح کردند، بند امنیتی ۳۵۰ زندان اوین شاهد یک سلسله اقدامات اعتراضی بود که نهایتا با مداخله گارد ویژه زندان ده تن از زندانیان به نام‌های سعید مدنی، عبدالله مومنی، ابوالفضل عابدینی نصر، سیامک قادری، امیرخسرو دلیرثانی، محمدحسن یوسف‌پورسیفی، سعید عابدینی، کامران ایازی، محمد ابراهیمی و پوریا ابراهیمی به انفرادی منتقل و ممنوع الملاقات شدند.
این زندانیان برخلاف وعدهٔ مسئولان که ظرف ۴۸ ساعت به بند عمومی بازخواهند گشت همچنان در انفرادی به سر می‌برند و در این مدت سیدمحمد ابراهیمی که در سلول انفرادی دچار خون ریزی ریه شده و پس از انتقال به بهداری زندان به همراه کپسول اکسیژن به سلول بازگردانده شد.
عبدالله مومنی هم در روزهای اخیر با شدت گرفتن مشکلات دندان و لثه رو به رو شده اما در خصوص درمان وی اقدامی صورت نگرفته است.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۳, جمعه

عفو بین‌الملل: ایران مقام دوم جهان و رتبه اول منطقه در مجازات اعدام



خبرگزاری هرانا - عفو بین‌الملل در تازه‌ترین گزارش خود سال ۲۰۱۲ را سال ناکامی فعالان حقوق بشر در مبارزه علیه مجازات اعدام در جهان دانسته است. طبق این گزارش ایران با دست‌کم ۳۱۴ تن اعدامی پس از چین بیشترین شمار اعدام را داشته است.
به گزارش خبرگزاری آلمان به نقل از سازمان عفو بین‌الملل، مبارزات فعالان حقوق بشر در سراسر جهان علیه مجازات اعدام با ناکامی روبرو بوده است. این سازمان در تازه‌ترین گزارش خود نوشته است که در سال ۲۰۱۲ در کشورهای بوتسوانا، گامبیا، هند، ژاپن و پاکستان پس از سال‌ها بار دیگر مجازات اعدام به اجرا درآمد.
عفو بین‌الملل با این‌حال اضافه کرده است که ۱۴۰ کشور در حال حاضر مجازات اعدام را یا به صورت عملی یا به صورت قانونی لغو کرده‌اند.
عفو بین‌الملل تخمین می‌زند که سال گذشته بار دیگر کشور چین بیشترین آمار اعدام را داشته است. در این گزارش شمار اعدامیان در چین «هزاران تن» تخمین زده شده که به تنهایی بیش از مجموع شمار اعدامیان در دیگر نقاط جهان بوده است.
بر اساس آمار ارائه شده در سال ۲۰۱۲ به استثنای چین، دست‌کم ۶۸۲ نفر در ۲۱ کشور به دار آویخته شده‌اند و دست‌کم یک‌هزار و ۷۲۲ تن در ۵۸ کشور به اعدام محکوم شده‌اند.
پس از چین، سه کشور دیگر مجموعا سه چهارم اعدام‌‌ها در سراسر جهان را به خود اختصاص داده‌اند: ایران (دست‌کم ۳۱۴ مورد)، عراق (دست‌کم ۱۲۹ مورد) و عربستان سعودی (دست‌کم ۷۹ مورد). پس از این سه کشور آمریکا (۴۳ مورد) و یمن (دست‌کم ۲۸ مورد) در فهرست کشورهائی قرار گرفته‌اند که ببیشترین اعدام‌ها را داشته‌اند.
سازمان عفو بین‌الملل تخمین می‌زند که شمار واقعی اعدام‌ها در ایران در سال گذشته میلادی بسیار بیشتر از مواردی بوده است که در گزارش این سازمان به آن‌ها اشاره شده است.
از سال ۲۰۰۹ به دلیل مخفی‌نگه داشتن اطلاعات در مورد مجازات اعدام از سوی مقامات چینی، آمار دقیقی از اعدام‌های به اجرا درآمده در چین در گزارش عفو بین‌الملل ذکر نمی‌شود.
«روند لغو اعدام ادامه دارد»
تهیه‌کنندگان این گزارش در خصوص از سر‌گیری مجازات اعدام در برخی از ایالات آمریکا ابراز تأسف کرد‌ه‌اند. اولیور هندریش، یکی از کار‌شناسان عفو بین‌الملل در آلمان با این‌حال اضافه می‌کند: «در مجموع روند لغو اعدام همچنان ادامه دارد.»
لتونی از جمله کشورهایی بود که در سال گذشته مجازات اعدام را به طور کامل لغو کرد. در آمریکا نیز ایالت کانکتیکات به عنوان هفدهمین ایالت در این کشور مجازات اعدام را برچید.
به گزارش عفو بین‌الملل در سنگاپور مجازات اعدام همچنان در حالت تعلیق است، در ویتنام کسی در سال گذشته به دار آویخته نشد و کشور غنا نیز در صدد است تا در قانون اساسی جدید خود مجازات اعدام را لغو کند.
عفو بین‌الملل همچنین در این گزارش به کشورهایی همچون افغانستان و بلاروس اشاره کرده که در آنان بازداشت‌شدگان به دلیل «اعترافات اجباری» به مرگ محکوم می‌شوند. در کشورهای گامبیا، کره شمالی و سرزمین‌های فلسطینی نیز به نقل از این گزارش شهروندان به اتهام «خیانت به کشور» به دار آویخته می‌شوند.
روابط خارج از ازدواج، همجنسگرایی، اعتقادات مذهبی در ایران، توهین به مقدسات در پاکستان، سرقت سنگین در کنیا و جرائم اقتصادی در چین از جمله اتهاماتی هستند که به گزارش عفو بین‌الملل شهروندان این کشور‌ها را راهی چوبه دار می‌کند.

احضار مجدد تعدادی از بازداشت شدگان سرای اهل قلم



محمد پارسی، اکبر امینی اکبری، پژمان ظفرمند روز شنبه هفته آینده بطور هم زمان به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب احضار شدند.
بنا به گزارش تارنمای جرس، این سه فعال سیاسی از بازداشت شدگان سرای اهل قلم در آبان ماه سال گذشته هستند.
هنوز از دلایل احضار آن‌ها اطلاعی در دست نیست، اما بنا به اطلاعات موثق اتهام آن‌ها مربوط به فعالیتشان در سرای اهل قلم می‌باشد.
همچنین محمد فرید از دیگر فعالان سرای اهل قلم بطور جداگانه احضار شده است.
احضار مجدد آن‌ها در حالی صورت می‌گیرد که اکبر امینی روز سه شنبه ۲۷ فروردین ماه و پژمان ظفرمند روز دوشنبه ۲۶ فروردین ماه سال جاری در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام اجتماع و تبانی مورد محاکمه قرار گرفته بودند. در روز ۲۰ فروردین نیز محمد پارسی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی توسط قاضی پیرعباسی مورد محاکمه قرار گرفته بود.
در تاریخ سه شنبه ۹ آبان٬ نیروهای امنیتی با حضور در جلسه سرای اهل قلم حدود ۷۰ نفر را بازداشت کردند. پس از آزادیِ بسیاری از بازداشت شدگان، از این میان ۱۷ نفر که مهدی خزعلی هم در میان آن‌ها بود بوسیلهٔ یک دستگاه ون به زندان اوین منتقل و دو نفر دیگر نیز به نام‌های پژمان ظفرمند و مهدی کریمی در اقدامی جداگانه توسط پلیس امنیت بازداشت و به اوین منتقل شدند.

خواهر سعید زینالی: بازجو گفت دنبال دو تکه استخوان او نباشید


"بازجو گفت بعد از یازده - دوازده سال مادرت افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است حق دارد‌‌ همان دو تا تکه استخوان را مادرم می‌خواهد استخوان بچه‌اش است‌‌ همان دو تا تکه استخوان را نشان مادرم بدهید اگر مرده، قبرش را نشانمان بدهید بگویید که زنده نیست تا ما بدانیم سعید ما کجاست زنده یا مرده‌اش کجاست. اما گفت به مادرت بگو اگر باز دنبال سعید بگردد و پی گیری کند برای همه اعضای خانواده شما مشکل ایجاد می‌شود و یادت نرود برادر دیگری هم داری.."
این‌ها را الناز زینالی در مصاحبه با روز می‌گوید. الناز خواهر سعید زینالی که وقتی برادرش را چند روزی پس از ۱۸ تیر ۷۸ در منزلشان بازداشت کردند تنها ۱۰ سال داشت او اما دو سال پیش به همراه مادر بازداشت شد و در اتاق‌های بازجویی، او را تحت فشار قرار دادند تا مادر را مجبور کند دست از پی گیری درباره سرنوشت سعید بردارد.
خواهر سعید زینالی می‌گوید که او را مجبور کرده‌اند در مقابل دوربین نشسته و علیه مادرش سخن بگوید "گفتند برای آرشیو وزارت کشور است."
سعید زینالی، ۲۳ تیر ماه ۱۳۷۸ در مقابل چشم‌های مادرش بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون، جز یک تماس تلفنی کوتاه، هیچ خبری از این فارغ التحصیل کامپیو‌تر دانشگاه تهران در دست نیست.
خانواده آقای زینالی از ۱۴ سال پیش تاکنون برای گرفتن خبری از فرزندشان به همه مراکز امنیتی و قضایی مراجعه کرده‌اند اما هیچ پاسخ درستی به آن‌ها داده نشده است.
اکرم نقابی، مادر سعید زینالی دو سال پیش به گفته بود که نه به ما می‌گویند که سعید زنده است و نه می‌گویند که مرده. من دیگر هیچ از خدا نمی‌خواهم فقط حتی شده می‌خواهم جنازه بچه‌ام را ببینم و دفن‌اش کنم. دگر چه می‌توانم بخواهم؟
او توضیح داده بود: مدام می‌گویند در حال پی گیری هستیم تا به حال نگفته‌اند سعید کجا است و چه بر سر او آمده، آیا زنده است یا مرده. فقط از دفتر آقای نقدی آن موقع به ما گفته بودند که بچه‌ات را واحد عملیات ما گرفته و بیخود نیایید هر موقع لازم بود خودمان تماس می‌گیریم. اما هیچ خبری نشد. بعد که آقای قالیباف شد فرمانده نیروی انتظامی از دفتر او سرهنگ فاطمی زنگ زد و گفت عکسی از سعید بیاورید تا پی گیری کنیم. پدرش عکس او را برد و گفتند پی گیری می‌کنیم هفته دیگر ملاقات کنید هفته بعد رفتیم گفتند همین روز‌ها ملاقات می‌دهیم اما بعد گفتند دست ما نیست و متاسفیم. چهار سال قبل آقای سالارکیا گفت با وزارت اطلاعات صحبت کرده‌اند و قرار است به ما ملاقات دهند تا سعید را ببینیم.
رفتیم دفتر آقای مرتضوی گفتند ده روز دیگر بیایید. هی ده روز، ده روز تمدید کردند. آخر سرهم گفتند بروید هر موقع لازم بود خودمان تماس می‌گیریم و فعلا به خود ما هم اجازه نمی‌دهند و... تمام این سال‌ها اندازه یک کارتن ما فقط شماره نامه داریم که به ارگان‌های مختلف از بیت رهبری، وزارت اطلاعات، وزارت کشور و دادستانی و هر جایی که فکر کنید نوشته‌ایم و رفته‌ایم پی گیری کرده‌ایم و در ‌‌نهایت هم به نتیجه‌ای نرسیده‌ایم.
اکرم نقابی مادر سعید به اتفاق دخترش الناز زینالی، ۱۷ تیرماه ۸۹ بازداشت شدند. الناز با قرار کفالت و خانم نقابی با قرار وثیقه آزاد شده‌اند.
مادر سعید زینالی آبان ماه امسال هم در مصاحبه ای گفته بود: یک ماه پیش از دادستانی به من زنگ زدند گفتند که سعید زینالی آزاد شده. نمی‌دانید چقدر خوشحال شدم چه حالی پیدا کردم. اما بعد انکار کردند. گفتند ما پرونده را دیدیم اشتباه شده. بعد گفتند نگران نباشید و ما پی گیر هستیم و خبرتان می‌کنیم. رفتیم دادستانی گفتند نماینده سپاه را خواسته‌ایم اینجا و با او جلسه می‌گذاریم و قضیه را روشن می‌کنیم. آقای خدابخشیان، دادیار ناظر زندان اوین بود که به پدر سعید گفته هر موقع می‌خواهیم جای سعید را پیدا کنیم و به شما اطلاعات بدهیم جایش را عوض می‌کنند. اما توضیح نداده که چه کسی جای سعید را عوض می‌کند اصلا سعید دست چه کسی است؟ اصلا زنده است؟ در ‌‌نهایت هم گفتند پرونده سعید، دست حاجی یعنی آقای دولت آبادی است ایشان باید به شما جواب بدهند و وقت می‌دهیم با حاجی ملاقات کنید اما تا الان وقت نداده‌اند که بپرسیم چه بلایی سر بچه من آمده؟ من هم که نمی‌روم خودشان زنگ می‌زنند می‌گویند فلان روز بیا فلان جا درباره سعید صحبت کنیم. می‌رویم باز ما را بازی می‌دهند. می‌گویند درخواست ملاقات بنویس. می‌نویسیم می‌گویند خبر می‌دهیم و دیگر باز خبری نمی‌شود. دیگر بریده‌ام، نمی‌دانم چه باید بکنم، به کدام عدالت و کدام قانون شکایت ببرم. خودشان زنگ می‌زنند می‌روم می‌گویند یک ماه صبر کن. دو ماه صبر کن ما خبر می‌دهیم و مساله امنیتی است و...
مصاحبه روز با الناز زینالی، خواهر سعید زینالی را در ذیل بخوانید.
شما به اتفاق مادرتان تیرماه ۸۹ بازداشت شدید برگردیم به‌‌ همان زمان. علت بازداشت شما چه بود؟
من به اتفاق دختر خانم ژیلا مهدویان قرار بود به ترکیه سفر کنیم. شب قبل از پرواز، حدود ساعت ۱۲ شب بود که مامور‌ها ریختند خانه ما؛ من و مادرم را بازداشت کردند. گفتند که تنها چند تا سوال داریم و قاضی کشیک قرار است سوالات را بپرسد و صبح به خانه برمیگردید. تمام وسایل خانه را گشتند و شناسنامه‌ها، دفترچه‌های بانکی، دفتر تلفن‌ها و هر چیزی که دستشان می‌رسید را هم با خود بردند. من اصلا نمی‌دانستم چرا چنین رفتاری انجام می‌دهند. ما را به سلول‌های انفرادی بردند و دیگر از مادرم هم هیچ خبری نداشتم و از صبح‌‌ همان روز بازجویی‌ها شروع شد.
بازجویی‌ها به چه صورتی بود؟ از شما چه می‌خواستند در این بازجویی‌ها؟
بازجویی‌ها روز و شب ادامه داشت بازجویی‌های طولانی چند ساعته که اکثرا تا ۵ ساعت همین طور ادامه داشت. بیشترین چیزهایی که از من می‌پرسیدند درباره خانم خدیجه مقدم و همین طور درباره مادرم بود. می‌گفتند باید بگویی که خانم مقدم شما را تشویق کرده که بروید و شکایت کنید و می‌خواستید بروید خارج از کشور و چهره نظام را مخدوش کنید. بعد از من می‌خواستند که علیه مادرم بنویسم.
چه چیزی را می‌خواستند علیه مادرتان بنویسید؟
می‌گفتند بنویس که مادرت عضو مادران پارک لاله است و برای براندازی نظام فعالیت می‌کند. می‌گفتم مادر من، آدم سیاسی نیست اصلا کاری به سیاست ندارد او فقط پی گیر سرنوشت برادرم است او فقط می‌خواهد بداند بعد از این همه سال چه بلایی سر سعید آمده. اما می‌گفتند که باید آنچه ما می‌خواهیم علیه او بنویسی. بعد هم از من و دختر خانم مهدویان جلوی دوربین فیلم گرفتند.
ممکن است توضیح دهید جلوی دوربین چه چیزهایی می‌خواستند شما بگویید؟
اول گفتند از برادرت بگو. گفتم من بچه بودم وقتی سعید را آمدند خانه ما و بازداشت کردند. من فقط ده سال داشتم. بعد گفتم که آمدند خانه و سعید را بردند و الان سالهاست که مادر من پییگری می‌کند و هیچ جوابی نمی‌دهند و ما نمی‌دانیم سعید زنده است یا نه. بعد گفتند درباره خانم مقدم بگو. یعنی از من می‌خواستند جلوی دوربین بگویم که ما از خانم مقدم خط گرفته‌ایم و علیه نظام فعالیت می‌کنیم. و بعد هم گفتند که درباره مادرت و مادران عزادار و جلساتی که در آن شرکت می‌کرد بگو که چه چیزی می‌گویند و چکاری می‌کنند. گفتم بله مادر من عضو مادران پارک لاله است حامی مادران است اما من هیچ وقت در جلساتشان نبودم که بدانم چه می‌گویند. دوربین را قطع کردند و داد کشیدند که باید بگویی آن‌ها در جلساتشان برای براندازی نظام طرح می‌ریختند و بعد هم در همین راستا اقدام می‌کردند. می‌گفتند که بگو مادرت دنبال براندازی نظام است و بعد در آخر هم گفتند باید بگویی که از همه کارهایی که کرده‌ای پشیمان هستی و تحت تاثیر ماهواره‌ها و صدای امریکا قرار گرفته‌ای.
و شما این چیزهایی که خواسته بودند را گفتید؟
بله. مجبور کردند همه آن چیزی که می‌خواستند را بگویم با اینکه هیچ یک از این‌ها واقعیت نداشت.
فضایی اتاقی که جلوی دوربین نشستید چگونه بود؟
به ما گفتند که برای آرشیو وزارت کشور فیلم می‌گیرند. اما دروغ می‌گفتند و من نمی‌دانم فیلم را برای چه کاری می‌خواستند. میز گذاشته بودند روی میز گل و آب گذاشته بودند و به من هم گفتند چادرت را بردار و بنشین. سه بازجو جلوی من یعنی پشت دوربین نشسته بودند بعد گفتند انگار نه انگار که چیزی هست و اتفاقی افتاده و شما هرانچه می‌گوییم را راحت رو به دوربین بگو. خب من حالم خیلی بد می‌شد یکباره می‌زدم زیر گریه و قطع می‌کردند و داد می‌زدند که اگر گریه کنی نمی‌گذاریم مادرت را ببینی و شروع به تهدید می‌کردند. بعد که من کمی آرام می‌شدم دوباره فیلمبرداری را شروع می‌کردند.
گفتید درباره سعید از شما می‌پرسیدند در بازجویی‌ها خودشان درباره سعید و اینکه کجا است حرفی نمی‌زدند؟
توی بازجویی‌ها که من بازجو‌ها را نمی‌دیدم و همیشه با چشم بند و رو به دیوار می‌نشستم. یکی از بازجو‌ها یکبار گفت که مادرت بعد از ۱۱- ۱۲ سال افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است‌‌ همان دو تا تکه استخوان را بدهید. او‌‌ همان دو تا تکه استخوان را هم می‌خواهد. استخوان بچه‌اش است. اگر مرده قبرش را نشان بدهید بگویید چه اتفاقی برای سعید افتاده و با او چه کرده‌اید؟ زنده است یا مرده؟ اگر مرده بگویید تا حداقل مادر من بداند پسرش مرده است. بعد دیگر درباره سعید نگفتند فقط مرا تحت فشار قرار دادند که مادرم را مجبور کنم دست از پی گیری بردارد و دیگر درباره سعید سوالی نپرسد. گفتند اگر مادرت بخواهد به پی گیری ادامه دهد برای سایر اعضای خانواده هم مشکل ایجاد می‌شود و تو یک برادر دیگر هم داری و.. شروع به تهدید کردند گفتند مادرت باید خانه بنشیند و از شما مراقبت کند.
شما در آن روز‌ها از مادرتان خبر داشتید؟
نه از‌‌ همان شب بازداشت تا ۱۲ روز بعد که مرا جلوی دوربین نشاندند هیچ خبری نداشتم بعد از آنکه از من فیلم گرفتند اجازه دادند چند دقیقه مادرم را ببینم و روز بعد هم مرا با کفالت آزاد کردند.
در واقع بازداشت شما و این فشارهایی که بر شما آوردند در این راستا بود که مادرتان دست از پی گیری درباره سعید بردارد. درست است؟
بله کاملا. به من می‌گفتند که باید با مادرت صحبت کنی و از او بخواهی دیگر پی گیری نکند. می‌گفتند اصلا می‌دانی تو برای چی الان اینجا هستی؟ به خاطر مادرت است تو موظفی با او صحبت کنی که دیگر سراغ سعید را نگیرد و برای شما مشکل ایجاد نکند.
بازجویی‌ها به چه شکلی بود؟
نمی‌زدند اما شکنجه روحی می‌دادند. تحقیر می‌کردند شخصی‌ترین مسائل زندگی مرا برایم بازگو می‌کیردند از شخصی‌ترین و خصوصی‌ترین حرفهایی که در خانه با مادرم زده بودم خبر داشتند و برای من بازگو می‌کردند. من شوکه شده بودم به همه شک کرده بودم حتی به نزدیک‌ترین آدم‌های زندگی‌ام که چطور این‌ها از شخصی ترنی مسائل من با جزئیات خبر دارند. تا مدت‌ها بعد از آزادی هم با اینکه بازداشت من فقط ۱۳روز بود اما شوکه بودم و به همه شک داشتم.
بعد که آزاد شدید دیگر سراغ شما نیامدند؟
بازجوی من مدام به من زنگ می‌زد مدام مرا تهدید می‌کرد که اگر یک کلمه حرف بزنی باز هم بازداشت‌ات می‌کنیم. تا وقتی ایران بودم مدام بازجو تلفن می‌کرد و تهدید می‌کرد. می‌گفت حق نداری با کسی حرف بزنی.
الناز جان وقتی سعید را بازداشت کردند شما گفتی که ده سالت بود. یادت هست آن روز‌ها؟ و روزهای بعد که از سعید بی‌خبر بودید؟
آن موقع من بچه بودم اما می‌فهمیدم که داداشم را بردند. خیلی وضعیت بدی بود چون چند بار با اسلحه ریخته بودند خانه ما. بعد که سعید را بردند تلاش‌های پدر و مادرم را می‌دیدم که هر روز می‌رفتند برای پی گیری و بی‌نتیجه باز می‌گشتند. این همه سال اینقدر پدر و مادر مرا اذیت کردند و هنوز ما نمی‌دانیم سعید کجاست سعید چی شد؟ من از لابلای صحبت‌های پدر و مادرم می‌شنیدم که مثلا فلان مقام گفته هفته دیگر بیایید ملاقات می‌دهیم یا دیگری گفته ده روز دیگر بیایید خبر می‌دهیم و.. پدر و مادرم می‌رفتند و باز خبری نمی‌شد هیچ کسی نمی‌تواند بفهمد این همه سال چی بر پدر و مادر من گذشته و هنوز هم نمی‌دانیم برادرم کجاست.
اخیرا دیداری با احمد شهید داشته‌اید ممکن است در این مورد توضیح دهید که این دیدار برای چه بود؟
بله پدر و مادر من ۱۴ سال تمام در ایران و از هر مقام و مسولی که بود درباره برادرم سوال کردند. هیچ کسی نگفت برادر من زنده است یا مرده. ۱۴ سال تمام، من از‌‌ همان کودکی شاهد زجر کشیدن پدر و مادرم بوده‌ام. وقتی دیدم مسولان داخل کشور جوابی نمی‌دهند با احمد شهید دیدار کردم از او خواستم کمک کند ما فقط می‌خواهیم بدانیم سعید چی شده زنده است یا مرده. از او خواستم کمک کند بفهمیم برادرم کجاست. گفت اینقدر دستش باز نیست که بتواند در ایران پی گیری کند اما هر کاری از دستش بر بیاید انجام خواهد داد.
در پایان صحبت خاصی ندارید؟
من فقط ملتمسانه و عاجزانه خواهش می‌کنم به ما بگونید‌‌ همان دو تکه استخوانی که گفتند کجاست. برادر من چی شده؟ مادر من خیلی شرایط بدی دارد داغش انگار روز به روز تازه‌تر می‌شود. او چشم انتظار خبری از سعید است فقط به ما یک خبری بدهند از سعید و بگویند چی شده. ما انتظار زیادی نداریم فقط بگویند چه بلایی سر سعید آمده.

بازداشت دو تن از نوکیشان مسیحی در تهران


دو تن از نو کیشان مسیحی به نامهای سمیه بختیاری و روناک سماوات در منزل شخصی خود بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سمیه بختیاری و روناک سماوات به ترتیب در تاریخ چهارشنبه ۴ اردیبهشت ماه و پنج‌شنبه ۵ اردیبهشت ماه سال جاری بازداشت شدند.
این دو نو کیش مسیحی در منازل شخصی خود بصورت دوره‌ای، جلسات دعا و نیایش را برای نوکیشان مسیحی برگذار می‌کردند.
یکی از نوکیشان مسیحی که خواست نامش فاش نشود در مورد برخورد نهادهای امنیتی ایران با موضوع کلیساهای خانگی به گزارشگر هرانا گفت: "بتازگی برخورد‌ها با نوکیشان مسیحی و کلیساهای خانگی در ایران فزونی یافته است، اما این اقلیت مذهبی به دلایلی مایل به گزارش نمودن و خبری کردن ظلم‌ها و موارد نقض حقوق بشری که در موردشان اتفاق می‌افتد نمی‌باشند."
وی همچنین ادامه داد: "مسئله عدم استفاده از ابزار رسانه و سکوت خبری یک مشکل فرهنگی در جامعه نوکیشان مسیحی ایران است که باعث فشارهای بیشتر نهادهای امنیتی بر ایشان گشته و باید برطرف گردد."